مقایسه ی ماهیت و آثار نحله و اجرت المثل در حقوق ایران و فقه عامه

thesis
abstract

تبصره ی 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371، در ارتباط با حقوق زوجه دو نهاد حقوقی را وضع نموده است: اجرت المثل و بخشش (نحله). طبق منابع فقهی و حقوقی، اجرت المثل بر اساس اصولی هم چون اصل احترام به عمل مسلم و اصل مجانی نبودن عمل در هر معامله ای از جمله اجرت المثل کار زن در خانه، قابل پرداخت است. اجرت المثل از مباحثی است که فقهای سلف و معاصر به آن پرداخته اند و در فرضی که عامل قصد اجرت دارد، اکثر قریب به اتفاق فقها او را مستحق اجرت دانسته اند خواه که آمر قصد اجرت داشته باشد یا خیر. حق الزحمه ی فعالیت زن نیز به دلیل قاعده ی احترام مال مسلم، اصل عدم تبرع ،سیره ی متشرعه و بنای عقلا در مسأله اجرت المثل، قابل اثبات است. در ماده واحده ی مزبور قانونگذار برای کم کردن مشکلات زنان در زمان طلاق مطالبه اجرت المثل را پیش بینی نموده است و در بند الف و ب تبصره ی 6 این ماده با احراز شرایطی که در ماده ی 336 قانون مدنی وجود دارد، پرداخت آن را مقرر کرده است. به نظر نگارنده قید "عدم درخواست طلاق از طرف زن" به طور مطلق به نحوی که طلاق قضایی ناشی از عسر و حرج هم از آن خارج شود، قابل انتقاد است و فاقد وجاهت شرعی و مصلحت می باشد. در واقع قانون گذار در سال 1385 با افزودن تبصره ای به ماده ی 336 قانون مدنی به صراحت زن را مستحق اجرت المثل دانست. با قانونی شدن این استحقاق، وفق تبصره ی فوق دیگر نمی توان گفت حکم مندرج در تبصره ی 6 ماده واحده، حکم عام موجود در ماده ی 336 را تخصیص می زند و مطالبه ی این حق منوط به وقوع طلاق و بی گناهی زن است. بنابراین اکنون حتی در صورت سوء اخلاق وی و تقاضای طلاق توسط مرد به همین دلیل، از زن چنین حقی سلب نشده است. اکنون دیگر مفهوم مخالف تبصره ی 6 دلیلیت ندارد و حکم تبصره ی ماده ی 336 قانون مدنی مطلق است. این سخن نیز که ظاهر دال بر قصد تبرع زوجه است و ظاهر هم اماره است، دور از واقعیت است، بلکه اگر از زن و شوهر سوال شود پاسخ خواهند داد که برای آینده مشترک خود فعالیّت می کنند و این غیر از قصد تبرع است و یا این که عدم مطالبه به دلیل عدم آگاهی زوجه از حق قانونی و شرعی خود است و دلالت بر قصد تبرع ندارد. طبق شرایط مقرر، اگر زوج امر به انجام کاری نماید و زن در انجام آن قصد مزد گرفتن داشته باشد، مطابق منابع فقهی به جهت احترامی که نسبت به عمل مسلم وجود دارد، اجرت المثل باید پرداخت شود. در بند ب تبصره ی 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق آمده است: "در غیر مورد بند الف با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین می نماید." بخشش (نحله) مبتنی بر آیه شریفه «للمطلقات متاع بالمعروف» می باشد. هر چند به عقیده اکثر مفسران، متعه (نحله) برای دسته ای از مطلقات وضع شده و اکثر قایل به استحباب شده-اند, امّا برخی از مفسران بزرگ شیعه آن را بر عموم مطلقات حمل کرده و برخی نیز آن را واجب دانسته اند و مجمع نیز با توجه به جایگاه خود آن را لازم شمرده است. اجرای این تبصره، در موردی است که طلاق به درخواست زوج باشد، هم چنین تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد؛ اما آیه قرآن، پرداخت متاع را بدون استثنا در هر طلاقی مستحب دانسته، لذا وجود این دو شرط در پرداخت نحله، جایگاه خاصی در شرع ندارد. هم چنین محروم کردن زن از نحله در صورت طلاق قضایی ناشی از عسر و حرج که در واقع منتسب به زوجه نیست، جای انتقاد دارد. قابل ذکر است که در فقه عامه تأسیسی تحت عنوان نحله با ماهیت مورد نظر مقنن ایرانی، وجود ندارد و اجرت المثل کارهای خانه نیز به طور مستقل مطرح نشده است. با توجه به بیان قانونگذار در تبصره ی 6 که با احراز نشدن شرایط مندرج در بند الف، مطابق بند ب نحله پرداخت می شود، می توان گفت که نحله با اجرت المثل متفاوت است و نوع محاسبه ی آن با محاسبه ی اجرت المثل تفاوت دارد و برای پرداخت آن باید سنوات زندگی مشترک در نظر گرفت. مجمع تشخیص مصلحت از دو ابزار برای پیش گیری از پیامدهای منفی این تبصره استفاده نموده است: 1_ هر طلاقی که سبب آن منتسب به زن باشد، مانع مطالبه اجرت المثل است، حتی اگر زن بخواهد از سر ناسازگاری، مرد را وادار به طلاق نماید، باز هم تبصره این پیش بینی را کرده است که چون سبب طلاق زن است، نمی تواند مطالبه اجرت المثل نماید. از این رو مجمع تمام جهاتی را که می توانست موجب بروز طلاق از ناحیه زن شود، در نظر گرفته و از این لحاظ با قیود متعدد، مانع آن گردیده است. 2_ علاوه بر این که مفاد این تبصره به واسطه قیود مذکور، احتمال درخواست طلاق از سوی زن را کاهش می دهد، اصل نهاد اجرت المثل و نحله باعث می شود که مرد نتواند به راحتی همسر خود را طلاق بدهد، زیرا در صورت اقدام به آن ملزم به پرداخت اجرت المثل و نحله خواهد شد، لذا می تواند موجب کاهش آمار طلاق از ناحیه مردان نیز شود. البته ناگفته نماند که این امر می تواند موجب بروز مشکلاتی دیگر برای زنان شود و آن این که مردها برای این که مشمول این نهاد نشوند، با اعمال فشارهای ناروا به همسران خود، آنان را وادار به تقاضای طلاق کنند تا مجبور به پرداخت اجرت المثل و نحله نشوند. باید‎ یادآور شویم به همین علت بود که بیان کردیم در موردی که طلاق به درخواست زوجه ناشی از عسر و حرج است، زوجه باید بتواند اجرت المثل بگیرد و نباید آن را مانع مطالبه اجرت المثل قرار داد. در پایان پیشنهاد می شود که قانونگذار تمهیداتی بیاندیشدتا این تبصره به خوبی اجرا شود به عنوان مثال، از ابتدای ازدواج معلوم شود کار زن در منزل تبرعی یا عدم تبرعی است و این مسئله به زوجین تفهیم شود تا آنان با آگاهی زندگی مشترک را شروع نمایند و ثانیاً اصلاح بند الف از تبصره 6 ماده واحده مزبور ضرورت دارد زیرا طبق آن، در صورتی به زن اجرت المثل تعلق می گیرد که درخواست طلاق از سوی زوج باشد، حال آن که برخی از طلاق ها گرچه به درخواست زن می باشد؛ اما عامل اصلی آن شوهر است بنابراین با وجود این شرط قانونی عدالت در پرداخت اجرت المثل در مورد زنانی که به واسطه ی عسر و حرج طلاق می گیرند نسبت به زنانی که طلاق داده می شوند، رعایت نمی گردد. لذا اصلاح بند مذکور به طوری که در تمام طلاق ها اعم از اینکه به درخواست مرد یا زن باشد به شرط عدم تقصیر زن اجرت المثل به زوجه پرداخت گردد، ضرورت دارد. البته اگر مانعی در احراز شرایط اجرت المثل پدید بیاید، با تعریفی که از نحله به عنـوان «بخشش بدون عوض» و «متاع در زمان طلاق» صـورت گـرفت، طبق موازیـن شرعی، در انواع طلاق ها اعم از اینکه طلاق از جانب مرد یا زن بوده باشد، مستحب است که هدیه ای به زن از جانب مرد داده شود و در ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق، این نوع بخشش، الزامی دانسته شده است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

Survey of the nutritional status and relationship between physical activity and nutritional attitude with index of BMI-for-age in Semnan girl secondary school, winter and spring, 2004

دیکچ ه باس فده و هق : ب یناوجون نارود رد هیذغت تیعضو یسررب ه زا ،نارود نیا رد یراتفر و یکیزیف تارییغت تعسو لیلد ب تیمها ه تسا رادروخرب ییازس . یذغتءوس نزو هفاضا ،یرغلا ،یقاچ زا معا ه هیذغت یدق هاتوک و یناوـجون نارود رد یا صخاش نییعت رد ب نارود رد یرامیب عون و ریم و گرم یاه م یلاسگرز ؤ تـسا رث . لماوـع تاـعلاطم زا یرایسـب لـثم ی هتسناد طبترم هیذغت عضو اب بسانم ییاذغ تاداع داجیا و یتفایرد یفاضا...

full text

مطالعه تطبیقی نوآوری های قانون حمایت خانواده سال ۹۱ در حقوق مالی اجرت المثل و نحله با فقه امامیه

یکی از حقوق مالی که در فقه شیعه و حقوق ایران برای زوجه در نظر گرفته شده، حق اخذ اجرت المثل ونحله ایام زوجیت است. قانون حمایت خانواده مصوب۱۳۹۱، به اجرت المثل ایام زناشویی اشاره می کند. در ماده ۲۹ این قانون، موضوع اجرت المثل به تبصرۀ مادۀ 336 ق. م ارجاع داده شده است. طبق این تبصره، زوجه در هر زمانی استحقاق دریافت اجرت المثل کارهایی را دارد که خارج از وظایف شرعی وی بوده و به دستور زوج انجام داده ا...

full text

The Effect of Astrocytic S100B Protein on Memory Conolidation Rats

همدقم : نیئتورپ S100B ورون طابترا لرتنک رد و دوش یم دازآ اه تیسورتسآ زا هک تسا ینیئتورپ ، لگ ی یلا دراد شـقن یسپانیس يریذپ لکش و هظفاح رد لاامتحا و . هـعلاطم ادروخرب یصاخ تیمها زا نورون و تیسورتسآ لولس ود يدرکلمع طابترا تسا ر . ياـه شوـم رد يریگداـی يور رـب پـماکوپیه نورد هـب نیئتورـپ نیا قیرزت رثا رضاح هعلاطم رد تفرگ رارق یسررب دروم ییارحص . شور اه : زا قیقحت نیا رد 40 دش هدافتسا رن ییا...

full text

Survey of cancer incidence during a 5-year (1998-2002) period in Semnan province

هدیکچ هقباس و فده : ناطرس زا بسانم تاعلاطا اب یم صاخ یئایفارغج هیحان رد فلتخم یاه همانرب ناوت ار یبط یاه یارب لابرغ و نامرد یرگ ) Screening ( هورگ دومن صخشم رطخرپ یاه . نآ زا هک اج گرم نازیم نانمس ناتسا تشادهب زکرم لااب ریم و ی زکرم رد یناقوف شراوگ هاگتسد ناطرس رثا رب ار ی ا هدرک شرازگ ناریا تس . یماـمت تـبث و یـسررب یارـب تفریذپ ماجنا یعماج قیقحت نانمس ناتسا یموب تیعمج نیب رد ناطرس دراوم ...

full text

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

full text

Larp _icee 2009_

کچ ی هد هکبش هکبش رگسح یاه رگسح زا یا هنیزه مک و دودمح یژرنا اب ،کچوک یاه دنتسه یا یم شخپ رظن دروم هقطنم رد هک هداد ات دنوش عجم طیمح زا ار ییاه شزادرپ یارب و هدونم یروآ یزکرم هرگ هب ١ دننک لاسرا . م نینچهم ی هب و هداد صیخشت طیمح رد ار یدادخر عوقو دنناوت دنناسرب یزکرم هرگ علاطا . هکبش هنوگنیا ریخا یالهاس رد هنیمز رد اه یاهدربراک فلتمخ یاه هدرک ادیپ یدایز دنا . زا دنترابع اهدربراک نیا هلجم زا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023